صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۸۲: ما زهر را به جبهه بگشاده چون کشیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما زهر را به جبهه بگشاده چون کشیم؟ خمیازه را به چاشنی باده چون کشیم؟ از کوه قاف بال پریزاد عاجزست بار جهان به خاطر آزاده چون کشیم؟ در فکر آسمان و زمینیم روز و شب با این غبار ودود، نفس ساده چون کشیم؟ ما خون ز دست یار به صد ناز خورده ایم از دست دیگران قدح باده چون کشیم؟ دریا و موج تشنه آمیزش همند از عشق دامن دل آزاده چون کشیم؟ طوفان به بادبان ننهفته است هیچ کس بر روی شید، پرده سجاده چون کشیم؟ ما ره به خط بی قلم یار برده ایم منت ز حرفهای قلم زاده چون کشیم؟ فرمان قتل نیست چو پروانه مراد ما ناز نوخطان ز رخ ساده چون کشیم؟ صائب بهشت جای خس و خار خشک نیست زهاد را به انجمن باده چون کشیم؟ صائب تبریزی