صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۳۷: خرسند با هزار تمنی نشسته ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خرسند با هزار تمنی نشسته ایم با صد هزار درد تسلی نشسته ایم از بادبان باد مرادیم بی نیاز کشتی به خشک بسته تسلی نشسته ایم بر آشیان ما نبود دست سنگ را بر شاخسار سد ره و طوبی نشسته ایم دامن ز خارزار تعلق کشیده ایم بر مسند تجرد عیس نشسته ایم از بخت تیره روز نداریم شکوه ای زیر سیاه خیمه لیلی نشسته ایم چون طفل شوخ، پیش ادیب بهانه جو آماده تپانچه و سیلی نشسته ایم از ترس خلق در دهن شیر رفته ایم مجنون صفت به دامن وادی نشسته ایم محتاج دستگیری طفلان ناقصیم بر رهگذر چون مردم اعمی نشسته ایم ما سایه پرور شجر طور نیستیم در آفتاب روی تجلی نشسته ایم ای ناخدا ز مصلحت ما بشوی دست ما با خدای خویش به کشتی نشسته ایم پروانه داغ شو که به این بخت خواب دوست با شمع تا به صبح به دعوی نشسته ایم صائب میان مردم عالم کمال ما این بس که کم به مردم دنیی نشسته ایم صائب تبریزی