صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۲۰: کو ناخنی که رخنه به داغ جگر کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کو ناخنی که رخنه به داغ جگر کنم؟ این خون گرم را هدف نیشتر کنم نه سجده ای به جبهه و نه بوسه ای به لب از آستان او به چه سامان سفر کنم؟ چون تیغ آبدار رود در گلوی من گر بی لبت به آب خضر کام ترکنم پروانه نیستم که به یک بال سوختن معشوق را حواله به آه سحر کنم از باغ رفتنم نه ز بیمهری گل است چندان دماغ نیست که با گل بسر کنم در کار عشق سعی مرا دست دیگرست صد نخل شعله سبز ز تخم شرر کنم آن به که از میان نبرم داغ لاله را از باطن سیاه زبانان حذر کنم چون شوق را به حرف تسلی کنم ز تو؟ چون تشنگی علاج به آب گهر کنم؟ صائب سرم چو گرم شود از می صبوح خورشید را ز خنده مستانه تر کنم صائب تبریزی