صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۱۱: آن بختم از کجاست سخن زان دهن کشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن بختم از کجاست سخن زان دهن کشم؟ این بس که گاهی از قلم او سخن کشم باد خزان که خار به چشمش شکسته باد! نگذاشت همچو غنچه نفس در چمن کشم مرغی به آشیانه خود خار اگر برد صد ناله غریب ز شوق وطن کشم از بوسه غیر دلزده گردیده است و من در فکر این که چون زلب او سخن کشم تیغ اجل دو دست مرا گر قلم کند مشق جنون همان به بیاض کفن کشم خون از دماغ غنچه تصویر گل کند در محفلی که شانه به زلف سخن کشم صائب زبس که دست زعالم کشیده ام شرم آیدم که دست به زلف سخن کشم صائب تبریزی