صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۹۲: با هرکه روی حرف به جز یار داشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با هرکه روی حرف به جز یار داشتم آیینه پیش صورت دیوار داشتم همچون سرو، برگ بر من آزاده بار بود از بار اگر چه جان سبکبار داشتم هموار بود وضع جهان در نظر مرا تا روی خود ز خلق به دیوار داشتم منظور بود کوری اغیار بدگمان چشم عنایتی اگر از یار داشتم هرگز به خواب دیده عاشق نداشته است نازی که من به دولت بیدار داشتم از عیب پاک ساخت دل پاک بین مرا ورنه هزار آینه در کار داشتم هر چند گوهر سخنم آبدار بود خون در جگر زناز خریدار داشتم زلف شکسته داشت سری با شکستگان ورنه دل شکسته چه در کار داشتم؟ در زلف او نبود دلم برقرار خویش دلبستگی چو نغمه به هر تار داشتم صائب به حرف تلخ مرا یاد هم نکرد امید بیش ازین به لب یار داشتم صائب تبریزی