صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۶۴: شدند جمع دل و زلف از آشنایی هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شدند جمع دل و زلف از آشنایی هم شکستگان جهانند مومیایی هم شود جهان لب پر خنده ای، اگر مردم کنند دست یکی در گرهگشایی هم فغان که نیست به جز عیب یکدگر جستن نصیب مردم عالم ز آشنایی هم شدند تشنه لبان جهان بیابان مرگ چو موجهای سراب از غلط نمایی هم درین قلمرو ظلمت چو رهروان نجوم روند سوخته جانان به روشنایی هم ز سنگ تفرقه روزگار بیخبرند جماعتی که دلیرند در جدایی هم شود بساط جهان پر زر تمام عیار کنند کوشش اگر خلق در روایی هم شدند شهره عالم چو بلبلان صائب سخنوران جهان از سخنسرایی هم صائب تبریزی