صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۶۲: هوالغفور ز جوش شراب می شنوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هوالغفور ز جوش شراب می شنوم صریر باب بهشت از رباب می شنوم تفاوت است میان شنیدن من و تو تو بستن در و من فتح باب می شنوم بر آستان خرابات چون نباشم فرش؟ که بوی زنده دلی زان تراب می شنوم دویدن می گلرنگ را به کوچه رگ به صد رسایی آواز آب می شنوم صفای پردگیان خیال می بینم صدای پای غزالان خواب می شنوم ترانه ای که سر دار ازان شود رنگین به هر چه می نگرم بی حجاب می شنوم صدای شهپر جبریل عشق هر ساعت ز رخنه دل پر اضطراب می شنوم مگر ز سیر بناگوش یار می آید؟ که بوی یاسمن از ماهتاب می شنوم مگر ز صحبت دلهای گرم می آیی؟ که از لباس تو بوی کباب می شنوم چه حرفهای خنک صائب از سیاه دلان به پشتگرمی آن آفتاب می شنوم صائب تبریزی