صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۵۱: اگر به روی تو بار دگر نظاره کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر به روی تو بار دگر نظاره کنم چو صبح زندگی خویش را دوباره کنم مرا به سوی تو بال و پر دگر گردد ز اشتیاق تو هر جامه ای که پاره کنم مرا نگاه تو کرده است آنچنان وحشی که از خیال تو دلهای شب کناره کنم به اشک تلخ بشویم ز چشم انجم خواب به آه گرم رخ ماه پرستاره کنم مرا که نیست بجا دست و دل، چه افتاده است گره به کار خود افزون ز استخاره کنم نماند در نظر از جوش اشک جای نگاه مگر ز رخنه دل یار را نظاره کنم اگر به قطره فتد راه دقت نظرم تهیه سفر بحر بیکناره کنم من آن لطیف مزاجم که گربه سایه تاک فتد گذار مرا، مستی گذاره کنم درین محیط اگر تخته ای به دست افتد غلط ز طفل مزاجی به گاهواره کنم تمام عمر دل خویش می خورم صائب که یار را به چه افسون شرابخواره کنم صائب تبریزی