صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۲۶: به شور عشق و جنون همچو صبح مشهورم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به شور عشق و جنون همچو صبح مشهورم شکسته است نمکدان چرخ را شورم ز جوش سینه من خم به وجد می آید چکیده کف عشقم، شراب منصورم به روی گرم غریبی چنان فریفت مرا که دل ز صبح وطن سرد شود چو کافورم به نکهتی که ازین باغ رزق من کردند چه خانه ها که پر از شهد کرد زنبورم چو صبح اگر چه جهان روشن است از نفسم غبار خاطر محفل چو شمع بی نورم چه نسبت است به مژگان مرا نمی دانم که پیش چشمم و از پیش چشمها دورم چه شعله بود که زد حرص در نهاد مرا که دل خنک نشد از موی همچو کافورم سبوی جسم کجا سد راه من گردد شکست شیشه چرخ از شراب پر زورم به راه راست دلالت مکن مرا صائب که زه به خویش نگیرد کمان پرزورم صائب تبریزی