صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۰۹: اگر دو روز درین تیره خاکدان ماندم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر دو روز درین تیره خاکدان ماندم گمان مبر که ز پرواز لامکان ماندم به بازگشت رفیقان امیدها دارم اگر چه خفته به دنبال کاروان ماندم به بوی وصل گل از آشیان سفر کردم به وصل گل نرسیدم ز آشیان ماندم من کناره طلب را که چشم بندی کرد که همچو نقطه پرگار در میان ماندم چنان که معنی نازک ز نارسایی لفظ نهفته ماند درین تنگنا چنان ماندم نصیب کام و دهانی نگشت میوه من چو بار سرو درین باغ و بوستان ماندم ز گل نسیم سبکدست دفتری وا کرد که من خموش چو سوسن به صد زبان ماندم برای زاد سفر نه حضور خاطر بود اگر دو روز درین تیره خاکدان ماندم غرور جمع روان شد راه توفیق است گذشتم از دو جهان تا ز کاروان ماندم ز فکر جسم نپرداختم به جان صائب ز صد شکار به یک مشت استخوان ماندم صائب تبریزی