صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۰۰: چو بید اگر چه درین باغ بی بر آمده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو بید اگر چه درین باغ بی بر آمده ام به عذر بی ثمری سایه گستر آمده ام ز نقص خودبه امید کمال خرسندم اگر چه همچو مه عید لاغر آمده ام به پای قافله رفتن ز من نمی آید چو آفتاب به تنها روی بر آمده ام همان به خاک برابر چو نور خورشیدم اگر چه از همه آفاق بر سر آمده ام مدار روی دل از من دریغ کز غفلت ز آستانه دلها به این در آمده ام دل دو نیم مر قدر، عشق می داند چو ذوالفقار به بازوی حیدر آمده ام مرا ز بی بری خویش نیست بر دل بار که چون چنار به دست تهی بر آمده ام جواب تلخ ز خشکی به ابر می گوید به قلزمی که به امید گوهر آمده ام چو موج اگر چه شکسته است بال من صائب به ساحل از دل دریا مکرر آمده ام صائب تبریزی