صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۶۷۱: جز غبار از سفر خاک چه حاصل کردیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز غبار از سفر خاک چه حاصل کردیم سفر آن بود که ما در قدم دل کردیم دامن کعبه چه گرد از رخ ما پاک کند ما که هر گام درین راه دو منزل کردیم دست از آن زلف بدارید که ما بیکاران عمر خود در سر یک عقده مشکل کردیم باغبان بر رخ ما گو در بستان مگشا ما تماشای گل از روزنه دل کردیم هر چه جز یاد حق، از دامن دل افشاندیم خاک در دیده اندیشه باطل کردیم آسمان بود و زمین، پله شادی با غم غم و شادی جهان را چو مقابل کردیم دل ما مفت نشد مشرق انوار یقین چشم را در سر روشنگری دل کردیم ای معلم سر خود گیر که ما چون گرداب قطع امید ز سر رشته ساحل کردیم آه اگر در جگر تیغ گوارا نشود مشت خونی که نثار ره قاتل کردیم رفت در کار سخن عمر گرامی صائب جز پشیمانی ازین کار چه حاصل کردیم صائب تبریزی