صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۶۶۸: ما ز بیقدری اگر لایق دیدار نه ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما ز بیقدری اگر لایق دیدار نه ایم قابل منع نگاه در و دیوار نه ایم گر چه چون سرو درین باغ نداریم بری از رخ تازه به نظاره گیان بار نه ایم شیوه عشق بود بنده نوازی، ورنه ما به این درد گرانمایه سزاوار نه ایم به گل و خار رسد فیض بهاران یکسان ناامید از نظر مرحمت یار نه ایم گر چه از پاس نفس صورت دیوار شدیم همچنان محرم آن آینه رخسار نه ایم نیست دلبستگیی با تن خاکی ما را برگ کاهیم ولی در ته دیوار نه ایم گر چه باری نتوانیم از دلها برداشت لله الحمد که بر خاطر کس بار نه ایم چشم گویاست گرفتاری ما را باعث به رخ و زلف و خط و خال گرفتار نه ایم درد و داغیم که جا در همه دلها داریم درس عشقیم که محتاج به تکرار نه ایم خود فروشی نبود کار غیوران صائب دلگران از جهت قحط خریدار نه ایم صائب تبریزی