صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۶۵۴: دست در یوزه خسیسانه به بالا چه کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دست در یوزه خسیسانه به بالا چه کنم؟ طرف وعده کریم است تقاضا چه کنم؟ نیست یک جبهه واکرده درین وحشتگاه ننهم روی خود از شهر به صحرا چه کنم؟ از گرانان جهان قاف سبکروحترست نکشم رخت بر سر منزل عنقا چه کنم؟ زندگی را کند احسان ترشرویان تلخ برنگردم به لب تشنه ز دریا چه کنم؟ پیش هر کس نتوان کرد دل خود خالی ننهم سر به خط جام چو مینا چه کنم؟ نه چنان مرده دل من که دگر زنده شود دم جان بخش توقع ز مسیحا چه کنم؟ نوشداروی امان در گره حنظل نیست شهد راحت طلب از قبه خضرا چه کنم؟ می توان چشم ز اوضاع جهان پوشیدن با دل روشن و با جان مصفا چه کنم؟ مطلب روی زمین در ته دامان شب است نزنم دست در آن زلف چلیپا چه کنم سایه را سرکشی از سرو سبک جولان نیست نروم در پی آن قامت رعنا چه کنم؟ بی کشاکش نبود موجه دریای سراب طمع خاطر آسوده ز دنیا چه کنم؟ آب و رنگ چمن از برق سبکسیرترست سربرآرم ز گریبان تماشا چه کنم؟ من که از خانه بدوشان جهانم چو حباب از گرانسنگی سیلاب محابا چه کنم نیست در عالم ایجاد چو فریادرسی تلخ صائب دهن از شکوه بیجا چه کنم؟ صائب تبریزی