صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۶۲۸: چند از ساده دلی زخم هوس بردارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چند از ساده دلی زخم هوس بردارم؟ به که این آینه از پیش نفس بردارم من که چون برگ خزان بام و پرم ریخته است به چه امید دل از کنج قفس بردارم؟ آفت حرص ز شمشیر دو دم بیشترست چون دو دست از سر خود همچو مگس بردارم؟ گل به دشمن نزنند اهل مروت، ورنه من نه آنم که زبونی ز عسس بردارم راه خوابیده ز بیدار دلان می گردد دست اگر از دهن خود چو جرس بردارم عشق خواهد ز هوس کرد سبکبار مرا از ره سیل چه افتاده که خس بردارم؟ آنقدر مهلت از ایام توقع دارم که از آیینه دل زنگ هوس بردارم زان بود بستر و بالین من از گل چو نسیم که خس و خار ز راه همه کس بردارم در شبستان جهان روشن از آنم چون صبح که غبار از دل عالم به نفس بردارم بلبلی نیست درین باغ ز من قانعتر فیض آغوش گل از چاک قفس بردارم صائب تبریزی