صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۵۹۴: ز بی ظرفی به روی گرم جانان برنمی آیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بی ظرفی به روی گرم جانان برنمی آیم چو نخل موم با خورشید تابان برنمی آیم میان نغمه سنجان چمن آن عندلیبم من که در ایام بی برگی ز بستان بر نمی آیم رگ سنگ است هر مو از گرانجانی براندامم من از خواب گران غفلت آسان بر نمی آیم نمی دزدم ز کوه قاف دوش از بردباریها ولی از عهده ثقل گرانجان بر نمی آیم نیفشانم چو یوسف تا ز دامن گرد تهمت را به تکلیف عزیزان من ز زندان بر نمی آیم ز جرأت می توانم بر صف محشر زدن، اما به آه و دود دلهای پریشان بر نمی آیم مرا با بوریای فقر چسبان است آمیزش به پای خود چو شکر زین نیستان بر نمی آیم ز نعمت خوارگی هر چند شد فرسوده دندانم همان صائب من از اندیشه نان بر نمی آیم صائب تبریزی