صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۵۵۵: به دور خط از آن چاه زنخدان بیش می لرزم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دور خط از آن چاه زنخدان بیش می لرزم ز آسیب چه خس پوش بر جان بیش می لرزم عزیزی خواری و خواری عزیزی بار می آرد در آغوش پدر از چاه و زندان بیش می لرزم ز عریانی خطر افزون بود رنگین لباسی را من آن شمعم که در فانوس بر جان بیش می لرزم به عمر جاودان نتوان مرا ممنون خود کردن که من بر آبرو از آب حیوان بیش می لرزم ازان چون گنج پنهان می کنم حال خراب خود که من بر تنگدستیها ز سامان بیش می لرزم کمان بال و پر پرواز گردد تیر بی پر را در آغوش وصال از بیم هجران بیش می لرزم مرا چون مور می دانند قانع خلق ازین غافل که بر هر دانه از ملک سلیمان بیش می لرزم ز من بلبل کند پهلو تهی صائب نمی داند که من از باغبان بر این گلستان بیش می لرزم صائب تبریزی