صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۳۲۸: از هوای تر بر افروزد چراغ عشرتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از هوای تر بر افروزد چراغ عشرتم رشته باران بود شیرازه جمعیتم نیست جز مهر خموشی حلقه ای بر در مرا می خورد بر یکدیگر از چشم گویاخلوتم از کمال بی دماغی صحبت ارباب حال خانه زنبور می آید به چشم وحشتم تلخ دارد عیش بر کنج دهان گلرخان از شکر شیرینی بسیار کنج عزلتم آبروی من چو گوهر سر به مهر عزت است روزه از حرف طمع دارد زبان حاجتم مستی و دیوانگی می ریزد از رفتار من نقش پا رطل گران می گردد از کیفیتم از تماشای شکار جرگه دارد بی نیاز شادی جمعیت دل در کمند وحدتم می گذارم گر چه چون خورشید پهلو بر زمین آسمان را داغ دارد از بلندی همتم حرف حق را برزبان می آوردم منصوروار تیغ می مالد زبان بر خاک پیش جراتم با همه بی حاصلی دارم دل آزاده ای برنیاید از بغل چون سرودست حاجتم همچو عنقا سعی درگمنامی خود می کنم نیست صائب چون نواسنجان تلاش شهرتم صائب تبریزی