صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۳۲۰: نیست از گردون غباری بردل بی کینه ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست از گردون غباری بردل بی کینه ام جلوه طوطی کند زنگار درآیینه ام سبزه من می کند نشو و نما در زیر سنگ نیست کوه غم گران بر خاطر بی کینه ام نیستم محتاج کسوت چون فقیران دگر همچو به می روید از تن خرقه پشمینه ام گر چه صد پیراهن از خورشید روشنترشدم همچنان د رخلوت روشن ضمیران پینه ام می کند روز جزا بر طفل بازیگوش من صبح شنبه را خمار عشرت آدینه ام مهره گل گشتم از گرد کسادی گرچه بود کشتی دریایی از آب گهر گنجینه ام من که از نظاره یوسف نمی رفتم ز جا نوخطی دیدم که بازی کرد دل در سینه ام نیست صائب بر دل صاف من از دشمن غبار طوطی خوش حرف سازد زنگ را آیینه ام صائب تبریزی