صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۳۱۹: ساغر می کی بشوید گرد غم از سینه ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساغر می کی بشوید گرد غم از سینه ام همچو جوهر ریشه کرده زنگ درآیینه ام هرسرمویم چو سوزن رخنه ای دارد زغم مشرق آه است چون مجمر سراسر سینه ام گرچه خود عاجزترم از مور در جنگاوری ناخن شیر از جگرها می دماند کینه ام لاله زاری درجگر دارم ز زخم مشکسود می چکد چون نافه خون از خرقه پشمینه ام حرف مهر از دشمن خونخوار باور می کنم داغ دارد صبح را در ساده لوحی سینه ام سینه ام از پرتو داغ است روشن این چنین از فروغ این گهر فانوس شد گنجینه ام بس که دارم بر جگر سوراخها از نیش خلق سفته می آید برون گوهر ز بحر سینه ام تا گذشتم همچو صائب ازمی لعلی قبا چون ردای زاهدان در مجلس می پینه ام صائب تبریزی