صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۲۶۵: روزی که سوخت برق تجلی نقاب گل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزی که سوخت برق تجلی نقاب گل بلبل چگونه اب نشد از حجاب گل حاجت به سر گشودن مینای غنچه نیست ما را بس است دیدن رنگ شراب گل بلبل ز زخم خار به فریاد آمده است آه آن زمان که تیغ کشد آفتاب گل در خار غوطه می زنم و خنده می کنم بلبل نیم که ناله کنم در رکاب گل از باغ چون نسیم تهیدست می روم با آن که چشم باختم از انتخاب گل بلبل به خواب مستی و طفل نسیم شوخ از یکدگر چگونه نریزد کتاب گل عاشق زبوی سوختگی تازه می شود اینجا گل چراغ بود در حساب گل تا آمده است بلبل ما در حریم باغ خمیازه می کشد به دریدن نقاب گل صائب جواب آن غزل این که گفته اند بلبل ز جام لاله ننوشد شراب گل صائب تبریزی