صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۱۱۸: ز گنجهای گرانمایه بی نثار چه حظ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز گنجهای گرانمایه بی نثار چه حظ؟ اگر ز خود نفشانی ز برگ و بار چه حظ؟ بهارتازه کند داغ تخم سوخته را دماغ سوخته را از وصال یار چه حظ؟ خوش است دامن تحریک نیم سوخته را جنون کامل مارا زنوبهار چه حظ؟ چراغ صبح به یک جلوه می شود خاموش مرابه موسم پیری ز اعتبار چه حظ؟ درخت خشک به نشو و نما نمی جوشد ترا که نیست جنون درسر،ازبهار چه حظ؟ تمام دلخوشی روزگار در عشق است ترا که عشق نوروزی ز روزگار چه حظ؟ خوش است سوختن داغ با سیه چشمان ترا که داغ نسوزی ز لاله زار چه حظ؟ ز انتظار شود آب تلخ آب حیات ز وصل باده گلرنگ بی خمار چه حظ؟ ترا که غم نگرفته است درمیان صائب ز مهربانی یاران غمگسار چه حظ؟ صائب تبریزی