صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۰۹۸: می ز شرم لب می آشامش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می ز شرم لب می آشامش عرق شرم گشت درجامش خال دلکشترست یا زلفش ؟ دانه گیراترست یا دامش ؟ در دل آفتاب،خون ز شفق می کند بوسه لب بامش من که بودم ز پسته یکدل تر دو دلم کرد چشم بادامش آن که روزم چو پشت آینه کرد می توان دید رو دراندامش عشق خونخوار خلوتی دارد که بود چشم شیر گلجامش می توان خواند همچو آب روان ازعقیق سرشک من نامش می کند وحشت از جهان ،صائب دل هر کس که می شود رامش صائب تبریزی