صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۰۵۲: گر این چنین چکد می گلرنگ ازلبش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر این چنین چکد می گلرنگ ازلبش جام پراز شراب شود طوق غبغبش میگون لبی که سوخت مرا درخمار می پیمانه برنگشته تهی هرگز ازلبش در چشم خاک راه نشینان انتظار کار هلال عید کند نعل مرکبش چون سرو،قمریان همه گردن کشیده اند در آرزوی طوق گلوسوز غبغبش در سینه دل به زلف تو گردد طفل شوخ در کوچه است اگر چه بود جا به مکتبش سرچشمه ای که ریشه به دریا رسانده است از جوش تشنگان نشود تنگ مشربش راه سخن به سایل مبرم نمی دهند رحم است برکسی که برآرند مطلبش صائب به خون دل نزند کاسه،چون کند ؟ هرکس که نیست دست به جام لبالبش صائب تبریزی