صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۹۵۷: اگر چه بی نیاز ست از دو عالم ناز تمکینش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر چه بی نیاز ست از دو عالم ناز تمکینش چه بیتابانه می چسبد به دل لبهای شیرینش ازان در چشم او عاشق بود از خاک ره کمتر که قمری می کند نقش قدم را سرو سیمینش مرا چون مهرتابان داغ دارد آسمان چشمی که تابد پنجه الماس رامژگان زرینش دگر ماه نوی بر سینه من می زند ناخن که گوهر در صدف پنهان شده است از شرم پروینش به بوی مشک بتوان صدبیابان رفت دنبالش ز شوخیها اگر پی گم کند آهوی مشکینش درین بستان شبی راهر که دارد زنده چون شبنم چراغ آفتاب آید به پای خود به بالینش نگین را در نگین دان رتبه دیگر بود صائب اگر باور نداری سیر کن درخانه زینش صائب تبریزی