صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۹۴۴: چسان در بر کشم گستاخ چون پیراهن اندامش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چسان در بر کشم گستاخ چون پیراهن اندامش؟ که رنگ ازبوسه خورشید می بازد لب بامش چه آگاهی ز حال ما خمار آلودگان دارد؟ می آشامی که خالی برنمی گردد زلب جامش نهالی راکز او امید من چشم ثمر دارد زبان مار می سازد نگه را، تلخ بادامش تمنای رهایی دارم از زلف گرهگیری که از دلبستگی باد صبا شد عقده دامش چه گویم شکر این نعمت که آن بدخو نمی داند که من از بوسه و پیغام خرسندم به دشنامش کیم من تانگردم خاک راه انتظار او؟ که برآتش نشاند پختگان راوعده خامش که دارد یادصائب این چنین آیینه رخساری؟ که پیراهن شود بال پری ازلطف اندامش صائب تبریزی