صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۹۲۳: یکی صد شد ز خط کیفیت چشم گرانخوابش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکی صد شد ز خط کیفیت چشم گرانخوابش مگر خط می کند بیهوشدارو درمی نابش ؟ کجا تاب نگاه گرم دارد سایه پروردی که گردد آفتابی چهره از گلگشت مهتابش چه پروا دارد از فریاد مظلومان سیه چشمی که مژگان چون رگ سنگ است از سنگینی خوابش ریایی چون نگردد طاعت زاهد در آن مسجد که باشد ازخدا در خلق دایم روی محرابش توانگر از نشاط فربهی در خود نمی گنجد ازین غافل که هم پهلوی چرب اوست قصابش درین دریا کدامین سیل جوش خودنمایی زد؟ که مهر خامشی برلب نزد دریا ز گردابش بود یک چشمه از کیفیت سرشار حسن او که ساغر برنمی گردد تهی از لعل سیرابش ز خون خوردن ندارد چشم خواب آلود او سیری چه سیرابی دهد آبی که نوشد تشنه درخوابش؟ مشو آلوده دنیا و لذتهای او صائب که دارد درد غم درچاشنی، صاف می نابش صائب تبریزی