صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۸۹۸: هرکه از داغ نهان عشق سوزد پیکرش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکه از داغ نهان عشق سوزد پیکرش آتش ایمن برون می آید از خاکسترش عشق هر کس را نهد بر چهره خال انتخاب همچو داغ لاله ریزد طشت آتش برسرش تیغ او خوش بی محابا می رود در خون ما حلقه ماتم نگردیده است زلف جوهرش ازهواداران آن شمعم که بتوان هر سحر همچو برگ گل پر پروانه رفت ار بسترش گر چنین آیینه دل از غبار آید برون زود خواهد شد ید بیضا کف روشنگرش مستی چشمش به دور خط فزونتر شد، مگر گرد خط بیهو شدارومی کند درساغرش ؟ نوح اگر کشتی به دریای محبت افکند درفلاخن می نهد باد مخالف لنگرش خواب امن و دولت بیدار، آب و آتشند شمع می لرزد تمام شب به زرین افسرش چون دل صائب خورد آب ازتماشای بهشت؟ تلخی چین جبین موج دارد کوثرش صائب تبریزی