صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۸۶۴: چشم و گوش و لب ببند، از شور و شر آسوده باش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم و گوش و لب ببند، از شور و شر آسوده باش خویش را گردآوری کن از سپر آسوده باش ازکمان توست هر تیری که در دل می خلد راست شو، از تیر طعن کج نظر آسوده باش هر چه صورت می پذیرد سایه کردار توست لب بگز از حرف تلخ،از نیشتر آسوده باش تا ثمر دارد رگ خامی، ز دار آویخته است پخته شو، ازدار و گیر این شجر آسوده باش از جهانگردی غبار خاطر افزون می شود ازتو بیرون نیست منزل، از سفر آسوده باش پرتو خورشید هیهات است ماند برزمین از شبیخون فنا ای بیجگر آسوده باش خلوت آیینه روشن از فروغ حیرت است ز اختیار خوب و زشت و خیر و شر آسوده باش شد زمین از بردباری مظهر حسن بهار گرچه خاک ره کنندت پی سپر آسوده باش چون صدف صائب ز دریا گوشه ای کن اختیار ز انقلاب موج آب چون گهر آسوده باش صائب تبریزی