صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۸۴۳: حجت شور قیامت لب خندان تو بس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حجت شور قیامت لب خندان تو بس هم نبرد صف محشر صف مژگان تو بس قبله زنده دلان غنچه خندان تو بس زمزم سوختگان چاه زنخدان تو بس گر همه روی زمین لشکر ایمان گیرد علم افراختن زلف پریشان تو بس نگشایند در جنت اگر بر رخ ما دلگشاینده ماچاک گریبان تو بس خط یاقوت اگر از لوح جهان محو شود سرخط سبزه جنت خط ریحان تو بس گل رخسار ترا شبنم بیگانه مباد عرق شرم به صد چشم نگهبان تو بس لاله زاری شود از نامه سیاهان گرخاک همه را شبنمی از قلزم احسان تو بس مهر و مه گر به شبستان تو پرتو ندهند چون گهر، صافدلی شمع شبستان تو بس ای دل از شور قیامت چه توقع داری ؟ شوری بخت، نمکدان سر خوان توبس گر نبخشد گل جنت به تهیدستی ما دامن پرگل ما گوشه دامان تو بس صائب این آن غزل خواجه نظیری است که گفت هر که برهان طلبد قول تو برهان تو بس صائب تبریزی