صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۸۳۶: سر گرانیهای او رااز من حیران مپرس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر گرانیهای او را از من حیران مپرس وزن کوه قاف را از پله میزان مپرس ذکر وحشت، داغ وحشت دیدگان را ناخن است یوسف بی جرم را از چاه و از زندان مپرس شور بحر از لوح کشتی می توان چون آب خواند در دل صد پاره ما بنگر از طوفان مپرس از سیاهی می شود سر رشته گفتار گم زینهار از تیرگیهای شب هجران مپرس چشم و زلف و قامت آن آفت جان را ببین عاشقان را از دل و از دین و از ایمان مپرس از هدف تیر هوایی را نمی باشد خبر خانه بردوشان غربت را ز خان و مان مپرس گردباد وادی حیرت ز منزل غافل است راه کوی لیلی از مجنون سرگردان مپرس از مروت نیست آزردن دل بیمار را چون نداری چاره ای، از درد بی درمان مپرس برنمی آید صدا از شیشه چون شد توتیا از دل ما سرگذشت سختی دوران مپرس نیست صائب زاهد بی مغز را از دل خبر از حباب پوچ حال گوهر غلطان مپرس صائب تبریزی