صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۸۲۶: می کنم سیرگل از چاک گریبان قفس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می کنم سیرگل از چاک گریبان قفس نبض گلشن را به دست آورده ام ازخاروخس عندلیبی راکه ازگل با خیال گل خوش است هیچ باغ دلگشایی نیست چون چاک قفس می شود شمع امیدش روشن از باد صبا هرکه در راه طلب چون لاله می سوزد نفس ناله دل ،زندگی رامانع تعجیل نیست کاروانی رانسوزد دل به فریاد جرس اهل معنی دل به معنی ازجهان خوش کرده اند بلبلان رانیست جز فریاد خود فریادرس از فروغ دل ،سیه گردد جهان برچشم من پرتو مهتاب با دزدان کند کار عسس نیست جزباد بروت از عشق زاهد نصیب ساحل از دریا چه دارد غیرمشتی خار و خس ؟ بر نمی آید به قانع زور بازوی حریص از لعاب عنکبوتی می شود عاجز مگس سرو جنت می شود چون کرد تغییر لباس هر دلی کامروز شد آزاد از قید هوس چشم تحسین نیست صائب را ازین گفتارها از عزیزان جهان دارد دعایی ملتمس صائب تبریزی