صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۸۰: دل ما روشن از افلاک نگردد هرگز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ما روشن از افلاک نگردد هرگز تیغ از دامن تر پاک نگردد هرگز صافی و تیرگی آب ز سرچشمه بود بی دلی پاک، سخن پاک نگردد هرگز چشمه روشن خورشید اگر خشک شود آب در دیده افلاک نگردد هرگز صرف پاکی مکن اوقات که سیلاب بهار تا به دریانرسد پاک نگردد هرگز جام جم تا اثر از چرخ بود در دورست چون اثر خیر بود، خاک نگردد هرگز چهره عالم ازو رنگ بهاران دارد کز خزان خشک رگ تاک نگردد هرگز پرده شوخی آن حسن نشد سبزه خط برق پوشیده ز خاشاک نگردد هرگز نگشاید گره از غنچه پیکان به نسیم دل که افسرده شود چاک نگردد هرگز غیر وقت آنچه شود فوت ز اسباب جهان عارفان را مژه نمناک نگردد هرگز خنده زخمی است که جان بردن از و دشوارست زنده دل آن که طربناک نگردد هرگز هر که از عاقبت بیخبری با خبرست صائب از باده طربناک نگردد هرگز صائب تبریزی