صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۷۰: غوطه خوردم درشراب ناب و مخمورم هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غوطه خوردم درشراب ناب و مخمورم هنوز گم شدم درچشمه خورشید وبی نورم هنوز گر چه شورمن جهانی را به شور آورده است از نظرهاچون دهان یارمستورم هنوز پاره شد زنجیر تاک از باده پرزورمن تاچه باخمخانه گردون کند زورم هنوز عمرهاشد تاچوموم از شهددورافتاده ام می خلددر پرده دل نیش زنبورم هنوز گرچه ازویرانه من جغد وحشت می کند درخرابات مغان دانندمعمورم هنوز باده منصور ازجوش زبردستی نشست میزندجوش اناالحق خون مغرورم هنوز در سفرهرچند چون ریگ روان عمرم گذشت از وصال کعبه چون سنگ نشان دورم هنوز اهل عالم غافلنداز صورت احوال من من میان صد هزارآیینه مستورم هنوز خاکساری گرچه با خاکم برابرکرده است حرف درکار سلیمان میکندمورم هنوز غوطه درخون شفق زد پنبه صبح جزا میزند برقلب ناخن داغ ناسورم هنوز گرچه صائب شهرت من داغ دارد مهر را عشق اگر این است خواهد کردمشهورم هنوز صائب تبریزی