صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۶۶: بی صفا از خط نگردیده است رخسارش هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی صفا از خط نگردیده است رخسارش هنوز می توان صد رنگ گلچیدن زگلزارش هنوز در پر طوطی نهان شد گر چه تنگ شکرش همچنان دل می برد در پرده گفتارش هنوز خط ظالم گرچه یک گل درگلستانش نهشت ریشه در دل می دواند خار دیوارش هنوز گر چه نزدیک است پرهیز نگه را بشکند می توان مرد از برای چشم بیمارش هنوز تیغ ابرویش ز زنگ خط نگردیده است کند کارها دارد به مردم چشم پرکارش هنوز گر چه خط پشت سپاه زلف رابرهم شکست در صف آرایی بود مژگان خونخوارش هنوز مستی حسن از سرش خط گرچه بیرون برده است می توان گل چیدن از آشفته دستارش هنوز گر چه از خط حلقه های زلف بی پرگار شد هست پابرجاچو مرکز خال طرارش هنوز گر چه زلف کافرش را خط مسلمان کرده است سبحه در دل صد گره دارد ز زنارش هنوز بی طراوت گرچه از خط شد نهال قامتش خانه پردازست چون سیلاب رفتارش هنوز گرچه شست از دلربایی دست ،سروقامتش هست چندین حلقه از قمری گرفتارش هنوز ته بساطی گر چه از سامان حسنش مانده است از هجوم مشتری گرم است بازارش هنوز گوهرش هر چند درگردکسادی شد نهان صائب بیدل بود از جان خریدارش هنوز صائب تبریزی