صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۵۲: کام دل ازان چهره افروخته برگیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کام دل ازان چهره افروخته برگیر درهرنگهی دیده خودرا به گهر گیر دیوانه ما سلسله بسیار گسسته است زنهارزدل در خم آن زلف خبرگیر از آتش گل سینه من گرم نگردید ای بلبل بیدرد مرادرته پرگیر از جبهه واکرده طلب حاجت خودرا چون غنچه نشکفته سرراه سحر گیر مگذاردرین سبزچمن شبنم خودرا این آینه رازود ازین دامن ترگیر جز خواب گران نیست درین قافله باری تا باز نمانی دل ازین قافله برگیر مگذارکه پژمرده شود غنچه دل را هرچشم زدن ساغری از خون جگرگیر ای سرو اگر آسودگیت می دهد آزار از برگ بشو دست ،گریبان ثمرگیر این آن غزل خواجه نظیری است که فرمود ای مطرب جان سوخت دلم ،راه دگرگیر صائب تبریزی