صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۵۰: ای هر ورق گل زتو آیینه دیگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای هر ورق گل زتو آیینه دیگر هرغنچه زاسرارتوگنجینه دیگر بی باده گلرنگ ،بود در نظرمن هر ابرسیاهی شب آدینه دیگر از سینه من گرچه اثرداغ تونگذاشت می بودمراکاش دو صد سینه دیگر درآرزوی داغ چوخورشید تو هرروز از صدق دهد صبح صفا سینه دیگر برخرقه صد پاره ارباب توکل جز رقعه حاجت نبود پینه دیگر خورشید نمی سوخت نفس درطلب صبح می بود گر سینه بی کینه دیگر بیناست درین بحرحبابی که ندارد غیراز سر زانوی خودآیینه دیگر آن دلبربیباک چه میکردبه عاشق می داشت اگر غیردل آیینه دیگر درپاره دل گم شود صائب گهرمن چون حلقه زنم بردرگنجینه دیگر؟ صائب تبریزی