صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۳۴: از زیر چشم در رخ مستور می نگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از زیر چشم در رخ مستور می نگر مستور رابه دیده مستور می نگر از پاکدامنی نکنی گر به می نگاه باری درآن دو نرگس مخمور می نگر بگشای چاک سینه وسیر بهشت کن آیینه پیش رو نه و در حور می نگر غمگین وشادمان مشواز هیچ حالتی در انقلاب عالم پرشور می نگر سیری زخاک نیست تهی چشم حرص را در کاسه های خالی فغفور می نگر آخر به آتش است سر و کار ظلم را انجام کار خانه زنبور می نگر روی زمین اگر چو سلیمان ازان توست خود رابه زیر پای کم از مور می نگر فربه مساز لقمه تن رابه آب ونان آخر به تنگی دهن گور می نگر شبنم به آفتاب ز پاس ادب رسید با یار دل یکی کن و از دور می نگر تاممکن است از سخن حق خموش باش صائب به دار عبرت منصور می نگر صائب تبریزی