صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۳۳: ای هر دل از خیال تو میخانه دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای هر دل از خیال تو میخانه دگر هر گردشی ز چشم تو پیمانه دگر هرمرغ پرشکسته ز فکر و خیال تو دارد بزیر بال پریخانه دگر از چشم نیم مست تو هر گوشه گیر را در کنج فقر گوشه میخانه دگر از راه عقل برده برون سرو قامتت هر فرقه رابه جلوه مستانه دگر هر رشته ای زشمع جهان سوز عارضت دامی کشیده در ره پروانه دگر از اشتیاق ذکر تو در دیده ها شده است هر تار اشگ سبحه صد دانه دگر در بوستان ز جلوه مستانه ات شده است هر طوق قمریی خط پیمانه دگر هردم ز سایه طره کافر نهاد تو در کعبه رنگ ریخته بتخانه دگر غیر از دل شکسته معمار عقل نیست در شهربند عشق تو ویرانه دگر بیدار هرکه راکه درین بزم یافته است چشمت به خواب کرده ز افسانه دگر زلف تراست از دل صد چاک عاشقان در هرخم و شکنج و نهان شانه دگر در خاک و خون تپیده تیغ ترا بود هر رخنه ای ز دل در میخانه دگر مرغی که دانه خور شده زان خال دلفریب چشمش نمی پرد ز پی دانه دگر صائب مرا ز نشأه سرشار عشق او هر داغ آتشین شده پیمانه دگر صائب تبریزی