صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۷۳۱: معشوق در برابر و مهتاب درنظر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
معشوق در برابر و مهتاب درنظر آید دگر چگونه مرا خواب درنظر از روی آتشین تودل آب می شود گردد زآفتاب اگر آب درنظر در حلقه های زلف تو هررشته رابود چون تار سبحه صد دل بیتاب درنظر آن را که نیست نور بصیرت نقابدار باشد بیاض چشم ،شکرخواب درنظر در آتشم ز حسن گلو سوزتشنگی تیغ برهنه است مراآب درنظر تا بوریای فقر مرا خوابگاه گشت شد خارپشت بسترسنجاب درنظر این بیخودی که دولت بیدارنام اوست آید مرا چو چشم گرانخواب درنظر ازوحشت است ماهی رم خورده مرا هرموج ازین محیط چو قلاب درنظر صائب دل مراست درآن زلف تابدار ازلعل او همیشه لب آب درنظر صائب تبریزی