صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۶۹۲: ترا لبی است ز چشم ستاره خندانتر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترا لبی است ز چشم ستاره خندانتر مرادلی ز دهان تو تنگ میدانتر دلی است در بر من زین جهان پر وحشت ز چشم شوخ تو از مردمان گریزانتر حذر ز خیرگی من مکن که دیده من ز چشم آینه صدپرده است حیرانتر اگرچه در کمر یار حلقه کردم دست همان ز زلف بود خاطرم پریشانتر برآن عذار جهانسوز، قطره عرق است ستاره ای که بود ز آفتاب بخشانتر اگر چه سینه آیینه از غرض پاک است ز دیده تر من نیست پاکدامنتر شد از سفیدی مو بیش بیقراری دل که می شود به دم صبح شمع لرزانتر صلاح خالص ازان کن طلب که طاعت را کند ز دیده خلق از گناه پنهانتر ز سوز عشق رگ جان به تن مرا صائب ز مو برآتش سوزنده است پیچانتر صائب تبریزی