صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۶۴۷: شود از پرده پوشی سوز اهل حال رسواتر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شود از پرده پوشی سوز اهل حال رسواتر که تب را می نماید پرده تبخال رسواتر خود آرایی کند بی پرده عیب روسیاهان را که گردد پای طاوس ازنگار بال رسواتر نگردد پرده عیب خسیسان دولت دنیا سیه رو را کند آیینه اقبال رسواتر درین میخانه با ته جرعه قسمت قناعت کن که گردد تنگ ظرف از جام مالامال رسواتر ازان با صوفیان صافدل زاهد نیامیزد که از آیینه گردد زشتی تمثال رسواتر مزن پر دست وپا گرعیب خود پوشیده می خواهی که می گردد ز ایماواشارت لال رسواتر به زینت نیست ممکن زشتی رخسار کم گردد که ساق بی صفا رامی کند خلخال رسواتر نداری چون ز معنی بهره ای باری مکن دعوی که در پرواز گردد مرغ کوته بال رسواتر نیاید پرده پوشی از لباس عاریت صائب که نا درویش را سازد قبای شال رسواتر صائب تبریزی