صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۶۴۳: می شوی آواره از عالم عنان ما مگیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می شوی آواره از عالم عنان ما مگیر راه بر سیلی که دارد روی دریا مگیر بخیه منت جراحت را کند ناسورتر رشته از مریم مخواه و سوزن از عیسی مگیر رتبه کامل عیاران ازمحک ظاهر شود تن به سنگ کودکان ده ،دامن صحرامگیر گریه های تلخ دارد خنده های شکرین گردهد دامن به دستت گل ز استغنامگیر دوزخ نقدست صحبت با خدا بیگانگان رحم برخود کن ،درین زندان وحشت جامگیر جوش این میخانه از رخسار آتشناک توست ای بهشتی روی از خاک شهیدان پامگیر می کند ناسور داغ تشنگی راآب شور چون صدف دندان به دل نه ،آب از دریامگیر می شود آخربیابان مرگ، جویای سراب رحم اگر برپای خود داری پی دنیامگیر در سیاهی یافت صائب خضر آب زندگی هیچ دامانی بغیر از دامن شبهامگیر صائب تبریزی