صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۶۲۷: ای ز رویت هرنگاهی راگلستان دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز رویت هر نگاهی را گلستان دگر در دل هر ذره ای خورشید تابان دگر وای بر من کز غرور حسن هر چین می شود گوشه ابروی او را طاق نسیان دگر بیقراری هرکه را پیچد بهم چون گردباد می کند هر لحظه جولان در بیابان دگر لامکانی شو که تبدیل مکان آب و گل نقل کردن باشد از زندان به زندان دگر صبر بر زخم زبانها کن که هر زخم زبان کعبه دل را بود خار مغیلان دگر از جگر خوردن نمی دارند سیری، گر شود اشک ریزان ترا هرقطره دندان دگر عالمی چون سیر چشمی نیست در ملک وجود هست هر موری درین وادی سلیمان دگر از سر خوان فلک برخیز کاین باریک بین می شمارد لب گزیدن را لب نان دگر نیست در بیداری من صرفه ای، صائب که هست نسخه تعبیر من خواب پریشان دگر صائب تبریزی