صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۶۲۲: نیست رخساری زخال وخط نگارین اینقدر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست رخساری زخال وخط نگارین اینقدر نیست در دشت ختن آهوی مشکین اینقدر میدهد نظارگری راغوطه در خون دیدنش کس ندارد یاد هرگز چهره رنگین اینقدر رخنه در دل عاشقان را از شکر خندش نماند شهد شیرین است اما نیست شیرین اینقدر خنده کبک است در گوشش نوای عاشقان نیست کوه قاف را سامان تمکین اینقدر تشنه تقریب باشد موجه آغوش ها هر طرف مایل مشو درخانه زین اینقدر حسن را مشاطه ای چون صافی آیینه نیست ازدل ما حسن خوبان گشت خودبین اینقدر از نگاه آشنا شد بوالهوس صاحب جگر شد ز شکر خند گل، گستاخ گلچین اینقدر بوسه ای از لعل سیرابش نصیب مانشد آب درگوهر نمی باشد به تمکین اینقدر دل زچشم شوخ او درعرض مطلب شددلیر لطف ساقی ساخت مستان را شلایین اینقدر عقل و هوش ودین وایمان درتماشای تو باخت غافل ازصائب مشو ای آفت دین اینقدر صائب تبریزی