صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۵۷۳: دل کجا در سینه ویرانه می گیرد قرار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل کجا در سینه ویرانه می گیرد قرار؟ کوچه گرد زلف کی درخانه می گیرد قرار؟ غنچه منقار مارابر گریز ناله نیست عندلیب است آن که بیدردانه می گیرد قرار جوش سودامغز را چون گل پریشان می کند مرغ چون بر تارک دیوانه می گیرد قرار؟ جز تو کز غمخانه دل می روی چون برق و باد سیل گرآید به این ویرانه، می گیرد قرار داروی بیهوشی عاشق بود هجران یار صبح چون روشن شود پروانه می گیرد قرار تادل از خون شدتهی، چشم از پریدن باز ماند شیشه چون خالی شود پیمانه می گیرد قرار عرض اهل درد پروانه بیدرد برد زیر تیغ شمع نامردانه می گیرد قرار پایتخت بیستون و دامن دشت جنون عشق اگر خواهد، به این دیوانه می گیرد قرار آستین در منع اشک ماعبث پیچیده است طفل بازیگوش کی در خانه می گیرد قرار؟ می کند مژگان صائب قطع الفت از سرشک تاک اگر از گریه مستانه می گیرد قرار صائب تبریزی