صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۵۷۱: من نمی آیم به هوش از پند، بیهوشم گذار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من نمی آیم به هوش از پند، بیهوشم گذار بحر من ساحل نخواهد گشت، در جوشم گذار گفتگوی توبه می ریزد نمک در ساغرم پنبه بردار از سر میناودر گوشم گذار از خمار می گرانی می کند سر بر تنم تا سبک کردم سبوی باده بر دوشم گذار کرده ام قالب تهی از اشتیاقت عمرهاست قامت چون شمع در محراب آغوشم گذار گر به هوشیاری حجاب حسن مانع می شود در سرمستی سری یک بار بر دوشم گذار شرح شبهای دراز هجراز زلف است بیش پنبه ای بر لب ازان صبح بنا گوشم گذار می چکد چون شمع صائب آتش از گفتارمن صرفه در گویایی من نیست، خاموشم گذار صائب تبریزی