صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۵۲۴: درین عالم که جز وحشت نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درین عالم که جز وحشت نباشد چه سازد کس اگرخلوت نباشد درین آشوبگاه وحشت افزا حصاری بهتر از عزلت نباشد اگر دارالامانی در جهان هست بغیر از گوشه خلوت نباشد گلابی خشک مغزان جهان را به از پاشیدن صحبت نباشد پریشان کی شود سی پاره دل در آن محفل که جمعیت نباشد نداند قدر وحدت هیچ سالک اگر هنگامه کثرت نباشد دل خود را کسی چون جمع سازد در آن کشور که امنیت نباشد مشو از پاس نقد وقت غافل که بخل اینجا کم از همت نباشد بود تیر خطا در کیش عارف نگاهی کز سر عبرت نباشد ز قید بندگی آزاد گردد پرستاری که کم خدمت نباشد مشو غافل که برق گرم رفتار سبک جولانتر از فرصت نباشد پریشان می شود اوراق هستی اگر شیرازه غفلت نباشد شود هر قطره ای دریای گوهر ز ریزش گر غرض شهرت نباشد کجا شبنم رسد در وصل خورشید اگر بال وپرغیرت نباشد به دست آید ز دولت هر دو عالم اگر سرمایه نخوت نباشد ز اخلاق بزرگان هیچ خلقی به از احسان بی منت نباشد مدار از حسن نیت دست صائب که اکسیری به از نیت نباشد صائب تبریزی