صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۷۷: چون رنگ می زمینا بیرون دوید باید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون رنگ می زمینا بیرون دوید باید نه پرده فلک از هم دریدباید کرسی چه حاجت آن را کز عرش برگذشته است از زیر پای منصور کرسی کشید باید سالی دو عید مارا از غم برون نیارد از باده دوساله هر دم دوعید باید گرحنظل فلک را در ساغری فشارند با جبهه گشاده برسرکشیدباید آنجا که شام ماتم گیسو ز هم گشاید جانی به تازه رویی چون صبح عید باید با هر سیه گلیمی نازکدلان نجوشند تشریف پیرهن راچشم سفید باید منشوررستگاری است طومار خودحسابان در روزنامه خود هر روزدید باید نوش دکان هستی آمیخته است با نیش چون خنده ای دهد رو لب را گزید باید سودای آب حیوان بیم زیان ندارد از میفروش می رابا جان خرید باید نتوان به پای رفتن این راه را بریدن چندان که هست میدان از خود رمید باید این آن غزل که گفته است وقتی کلیم غزنین ای یار بی تکلف ما را نبید باید صائب تبریزی