صائب تبریزی
غزل 4001 - 5000
غزل شمارهٔ ۴۴۷۰: دولت چونیست باقی بربادرفته باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دولت چونیست باقی بربادرفته باشد خوابی که از خیال است از یاد رفته باشد از جمع وخرج هستی چون حاصلی نداریم اوراق زندگانی بربادرفته باشد هر کس که زندگی را در بندگی سرآورد امیدهست از اینجا آزادرفته باشد زین صیدگاه ما را دلبستگی به دام است چون دام هست در خاک صیادرفته باشد پیچیده است در کوه آوازتیشه او هرچنداز نظرهافرهادرفته باشد در جمع کردن دل کوشش بجاست مارا گرزین خرابه یک دل آبادرفته باشد از امتداد هجران ترسی که دارم این است کز یاد او مبادا بیدادرفته باشد بر عمر رفته افسوس صاحبدلان ندارند خرمن چو پاک گردید گو باد رفته باشد بعد از هلاک گشتن دردی که دارم این است کز دل غمش مبادا ناشادرفته باشد با یاد آن یگانه صائب اگردو عالم از یادرفته باشداز یادرفته باشد صائب تبریزی